کد خبر : 12717
تاریخ انتشار : چهارشنبه ۵ مهر ۱۴۰۲ - ۱۹:۳۵

گفتگوی جذاب با جوان‌ترین راه‌یافته به جشنواره دنا؛

هویت و اصالت را دوست دارم

هویت و اصالت را دوست دارم
جوان است و جویای نام. می‌گوید تصور اینکه یک روز عکاسی را کنار بگذارم مثل این است که آدم به از دست دادن عزیزانش فکر کند.؛

به همان اندازه تلخ و غم‌انگیز است. معتقد است هنر هیچ‌وقت تمام نمی‌شود. هر نمادی از هویت و اصالت متعلق به هر استان و فرهنگی که باشد او را هیجان‌زده می‌کند.
محمد رسول حاتم‌آبادی نوجوان ۱۶ ساله‌، اهل استان مرکزی  است که این روزها مجموعه عکسش بانام «پدربزرگ و مادربزرگ من» در میان را یافتهگان به مرحله پایانی شصت و هفتمین جشنواره منطقه‌ای سینمای جوان کشور قرارگرفته است و بر دیوار گالری باران شهر یاسوج در معرض نمایش است.
مجموعه عکسی ساده و صمیمی که بیشتر از آنکه مخاطب را درگیر تکنیک کند، او را جذب محبت خالص این نوجوان نسبت به پدربزرگ و مادربزرگش می‌کند.او این روزها به یاسوج آمده است و البته دلش در مدرسه و شروع کلاس و درس است.
هم‌مدرسه را دوست دارد و هم رویداد عکاسی را و شاید او تنها کسی است که در جمع بیش از صدنفری مهمانان جشنواره چنین دغدغه‌ای دارد.
او عکاسی را به‌صورت تجربی از استادان عکاسی شهرش آموخته است. می‌گوید: روزی از بازار اراک رد می‌شدم. بازار گنبدی دارد که خیلی زیباست. گوشی‌ام را درآوردم و از آن عکس گرفتم بعد درگوشی عکس را ویرایش کردم و هر بار که عکس تغییر می‌کرد من شیفته آن تغییرات و حال و هوای آن عکس می‌شدم. ناگهان به خودم آدم و دیدم هرروز دارم عکس می‌گیرم. از همه‌چیز و هر بار بیشتر از قبل احساس می‌کردم عکاسی را دوست دارم.عکس‌هایم را با عکاسان دیگر به اشتراک می‌گذاشتم و کم‌کم به ابزارهای عکاسی مسلط شدم.
بر این باور است عکاسی نگاه انسان را به زندگی عوض می‌کند. آدمی که عکاس نیست همه‌چیز دنیا برایش یک جریان عادی است اما برای عکاس کوه فقط کوه نیست. جزئیاتی دارد که هرکدام جای تأمل دارد.البته این خاصیت هنر است.
او از  اردوی عکاسی در جوار بزرگان عکاسی خصوصاً حسن غفاری استاد برجسته عکاسی کشور هم خیلی لذت برده و با هیجان از آن تعریف می‌کند.
محمد رسول می‌گوید: من در استانی صنعتی زندگی می‌کنم و کمتر چنین روستاها و چنین بافت‌هایی دست‌نخورده می‌بینیم.خیلی فضای روستا  خوب بود و مردم اصالت و هویت خود را حفظ کرده بودند.مردم هنوز لباس‌های سنتی تنشان بود . خانه‌هایشان از سنگ و گل بود و روح در آن جاری بود.
البته او در این سفر چیزهایی دیده که منقلبش کرده است.می‌گوید به‌عنوان یک هم‌وطن  خانه‌هایی را می‌دیدم و با تصور آن خانه‌ها در زمستان قلبم درد می‌گرفت.پیرزن و پیرمردهایی که در خانه‌هایی بدون بخاری و پنجره و امکانات زندگی می‌کردند و می‌دانستم توان مالی و جسمی تعمیر و تغییر خانه را ندارند که من با دیدن آن‌ها خیلی ناراحت می‌شدم.
او بر این باور است  که عکاسی باید مشکلات این افراد را به تصویر بکشد تا آن‌هایی که کاری از دستشان بی می‌آید این مشکلات را ببینند.
محمد رسول جوان‌ترین هنرمند راه‌یافته به جشنواره شصت هفتم فیلم و عکس سینمای جوان یاسوج است و نشاط  نوجوانی و حضورش در اردوها و کارگاه‌ها برای همه  جذاب است.

برچسب ها :

ناموجود
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.