دنا را قربانی نکنید! سدسازی بیمجوز، مدیریت بیوجدان و تکرار یک فاجعه ملی در کهگیلویهوبویراحمد

کهگیلویهوبویراحمد، استانی که سالها بیهیچ چشمداشتی آب مورد نیاز بیش از دو و نیم میلیون نفر از جمعیت کشور را تأمین کرده، امروز خود تشنه است. در بسیاری از روستاهای همین استان هنوز آب شرب با تانکر توزیع میشود و در مرکز استان نیز تابستان امسال بارها قطعیهای چندساعته آب مردم را کلافه کرد. این
کهگیلویهوبویراحمد، استانی که سالها بیهیچ چشمداشتی آب مورد نیاز بیش از دو و نیم میلیون نفر از جمعیت کشور را تأمین کرده، امروز خود تشنه است. در بسیاری از روستاهای همین استان هنوز آب شرب با تانکر توزیع میشود و در مرکز استان نیز تابستان امسال بارها قطعیهای چندساعته آب مردم را کلافه کرد.
این واقعیت تلخ تنها یک معنای روشن دارد: سالها بیکفایتی، تبعیض و سوءمدیریت بر شریان حیاتی آب این استان سایه انداخته است. با وجود این وضعیت شرمآور، چگونه است که مسئولان استانی و برخی لابیهای پشتپرده با تمام توان در تلاشاند که پروژههای سد خرسان۳ و سد ماندگان را ــ بدون کوچکترین مجوز محیطزیستی ــ به هر قیمتی که شده اجرا کنند؟ پروژههایی که نه نفعی برای مردم استان دارند، نه مشکلات بیآبی را حل میکنند و نه حتی در ارزیابیهای کارشناسی قابل دفاع هستند.
واقعیت آن است که کهگیلویهوبویراحمد سالهاست به «گوشت قربانی» طرحهای انتقال آب و سدسازی تبدیل شده است؛ رفتاری که بیش از هرچیز نشاندهنده مدیریت ناتوان و حفظ صندلی بهجای منافع مردم است.
احداث این سدها یعنی نشانه رفتن مستقیم به قلب زیستکره جهانی دنا؛ میراثی ملی که نابودی چشمهها، جنگلها، تنوع زیستی و هویت طبیعی آن، نابودی بخشی از ایران است. مردم دیار دنا بارها گفتهاند: “ما راضی نیستیم!”
چرا که بهتر از همه میدانند پایان کار این سدسازیها یعنی خشکیدن رودخانه ماربر و تکرار فاجعهای مشابه خشکشدن چشمه کوهرنگ؛ جایی که روزی سرشاخههای دز و کارون بود، اما امروز تنها یک خاطره تلخ از چوب بیکفایتی مدیران گذشته در ذهنها مانده است.
با ادامه این روند، این بار نوبت ماربر است تا قربانی شود؛ و با آن، کمر کارون نیز شکسته خواهد شد.
آیا وقت آن نرسیده که بپرسیم: چرا باید منابع حیاتی یک استان قربانی پروژههایی شود که سودش برای دیگران و خسارتش برای مردم و طبیعت کهگیلویهوبویراحمد است؟
کشور امروز در بحرانیترین شرایط آبی تاریخ خود قرار دارد؛ بحرانی که محصول سالها بیکفایتی، تصمیمهای غلط و نفوذ مافیای آب است. آیا باید این مسیر بار دیگر تکرار شود؟ آیا نسلهای آینده نیز باید چوبِ بیمسئولیتیِ امروز را بر دوش بکشند؟
مسئولینی که امروز با امضای طرحهایی که آینده استان را میخشکانند، حقالناس یک استان را نابود میکنند، فردا چگونه با وجدان خود روبهرو خواهند شد؟
کهگیلویهوبویراحمد امروز بیش از هر زمان دیگری نیازمند مدیریتی ملی، مسئولانه و فارغ از بازیهای سیاسی است. نه آنکه با پروژههایی که تنها ظاهر توسعهای دارند، آب، طبیعت، امنیت زیستی و آینده مردم قربانی شود.
مردم این استان امروز یک صدا میگویند: “نه به سدسازیهای” بیمجوز؛ نه به نابودی دنا؛ نه به تکرار فجایع آبی که ایران را نحیف کرده است.
و این صدایی است که مسئولین نیز در سطح ملی باید آن را بشنوند. خرسان۳ و ماندگان، خنجر است بر قلب زیستکره ملی دنا!!
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰